Heshmat Jazani was born in Natanz Iran in 1930.
He graduated from Teheran University’s Fine Arts Faculty. He studied in Italy at the Central Institute of Restoration and Rome’s Fine Arts Academy (faculty of history of art) for four years from where he obtained postgraduate degrees. Returning to Teheran, he lectured history of art at the National University of Teheran for 16 years.
With his in-depth knowledge of French, Italian, and English in addition to his native Persian, he has translated works of such poets as Rainer Maria Rilke, Garcia Lorca, Mandelstam, Akhmatova, Eugenio Montale, Octavio Paz, Seamus Heaney, Paul Eluard, many others and his poetry collections. He has translated several books on the history of art. He has been living in Ireland since 1986 and is now retired. He continues to paint, write poetry and translate international poetry and literary essays.He has also contributed to and collaborated with different literary magazines.
حشمت جزنی در سال ۱۳۰۸ در شهر نطنز دیده به جهان گشود. وی پس از اتمام دوره ی تحصیلات دانشگاهی خود در دانشکده ی هنر دانشگاه تهران برای ادامه ی تحصیلات به ایتالیا رفت. ایشان در دانشکده هنر دانشگاه رم پس از پایان یک دوره ی چهار ساله مدرک دکترای خود را اخذ و راهی تهران شد. در تهران به مدت ۱۶ سال به عنوان استاد دانشگاه ملی به تدریس مشغول بود
ایشان کتب متعددی در رمینه ی تاریخ هنر نیز ترجمه کرده. مسلط به زبان فرانسوی – ایتالیایی و انگلیسی و همچنان زبان مادری خود فارسی اشعار و کتب متعددی را ترجمه کرد از جمله آثار گارسیا لورکا – مندلستم – اخماتووا – اکتاویو پاز – پول الوآرد و غیره
وی از سال ۱۳۶۵ در ایرلند دوران بازنشستگی خود را سپری می کند. او همچنان اوقات خود را با نقاشی – سرودن شعر و ترجمه ی آثار برگزیده ی ادبی جهان سپری می کند. ایشان در طول دوره ی تدریس و هم اکنون به همکاری با مجلات ادبی ادامه می دهد
حشمت جزنی ،شاعر ، مترجم ، نقا ش
زاده ی ١٣٠٨/١٩٣٠ جزن، نطنز ، کاشان
فارغ التحصل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران ١٣٣٥
مرمت آثار هنری ،ایتالیا ١٩٧١
آکادمی هنرهای زیبای رم ١٩٧١
استاد تاریخ هنر ،جامعه شناسی هنر و ادبیات و تاریخ دانشگاه ملی ایران
مقیم ایرلند از سال ١٩٨٦
کتاب ها:
شکوفه های صدا ،امیرکبیر ١٣٤٨
آرنولد هاوزر : تاریخ اجتماعی هنر و ادبیات ،دانشگاه ملی ایران ١٣٥٧
آلکساندر پاپادوپولو : معماری اسلامی ، مرکز نشر رجا ١٣٦٨
ده شاعر نامدار قرن بیستم ،نشر امین ١٣٧٢
اکتاویو پا ز:سنگ آفتاب ١٣٩١/٢٠١٢
حشمت جزنی شاعر طبیعت و رنگین کمان است
رنگین کمان به دست
و گریان
همراه آفتاب دویدم
مطلع شعر طنین ، ص ١٦١،کتاب شکوفه های صدا
حرف را باید به جامی ریخت
و به جای بده نوشیدش
دست و پا یش داد
پا به پایش رفت
آفتابش کرد و از باران عبورش داد
تا شود رنگین کمان عشق
و بدین سان حرفها را بوسه باید کرد
از شعر سفر، ص ٧٢ همان کتاب
نقش
.
تو پا برهنه تر از دریا می ایی
با گیسوانی از باران
لبخندی از نسیم
و اندامی از آبشار نور
رنگین کمان کامل برپاست
بر نیمروز شانه هیت
من ایستاده ام به تماشا
نیزاری از نگاه
با ریشه هایش از آتش
پیش سراب
و می بینم نقش تو را در آن
یارکیبی از هزاران تبسم
پرندهرانخوان
هوا نمرده است
هوا گرفته است و رنگ ها پریده اند
زمان تکان نمی حورد
و شاخه صدا شکسته است
نپاش دانه و قفس نباش
پرنده خواند و رفت
و چشم و گوش روز بسته شد
به شب نگاه کن
به صفحه سیاه آسمان
نوشته های میخی ستارگان نخوانده مانده اند
و خوابها پر از دریچه های خامشند
دگر ز نای سینه سرخها نه آفتاب می دمد نه گل
و فرق فاحشی میان بامداد و شام نیست
پرنده را نخوان
پرنده خواند و رفت
و دانه های دام زیست را به جا نهاد
قفس نباش
هوا هنوز نیمه جان و باد زنده است
تو هم پرنده ای
ترانه ای بخوان و پر گشا
فروردین ١٣٨٩